درباره وبلاگ

سلام ، خوش اومدین به کلبه ی عاشقونه ی من و همسرم... این وبلاگ به رابطه ی خاص ما دو نفر محدود نمیشه اما تک تک مطالبش همیشه با عشق هر 2 مون انتخاب و به روز میشه . امیدواریم لحظات خوشی را در اینجا سپری کنید .
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ** ناب ترین های من و همسرم ** و آدرس nabtarinhayema.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 85
بازدید هفته : 251
بازدید ماه : 253
بازدید کل : 55036
تعداد مطالب : 146
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1


** اووووووووف**
گاهی اوقات همینی که هستی را دوست دارم وگرنه بهتر از این را همه دوست دارند ...
دو شنبه 21 آذر 1390برچسب:زن,دروغ,لباس خواب, :: 1:21 ::  نويسنده : من و همسرم       

مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت:

"عزیزم ازمن خواسته شده كه با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به كانادا برویم"

ما به مدت یك هفته آنجا خواهیم بود.این فرصت خوبی است تا ارتقای شغلی كه منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های كافی برای یك هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده كن،
ما از اداره حركت خواهیم كرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت ، راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار !

زن با خودش فكر كرد كه این مساله یك كمی غیرطبیعی است اما بخاطر این كه نشان دهد همسر خوبی است دقیقا كارهایی را كه همسرش خواسته بود انجام داد.

هفته بعد مرد به خانه آمد ، یك كمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود.

همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید كه آیا او ماهی گرفته است یا نه ؟

مرد گفت :"بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا،چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی كه گفته بودم برایم نگذاشتی ؟"

زن جواب داد : لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم!!!!!



تصمیم به مجرد ماندن سخت‌ترین تصمیم زندگی‌ام بود. ازدواج را دوست داشتم اما باید تنها می‌ماندم. من هم عاشق فرزند هستم و دوست دارم برای افراد خانواده‌ام آشپزی کنم. اما از آنجا که بازیگری وجودم را ساخته بود نمی‌توانستم به راحتی از حرفه‌ام بگذرم.


کسی که قصد ازدواج دارد باید به سطح فکری برسد که پیشرفت همراهش را دوست داشته باشد و برای انتخابش شرط و شروط نگذارد. قبول کنیم ازدواج یعنی همراه بودن، نه محدود کردن یکدیگر.
هیچ‌کس با محدود کردن همسرش به موفقیت نرسیده.


به یاد ندارم در زندگی‌ام تا به امروزطعم واقعی شکست را چشیده باشم. شکست‌ها و زمین خوردن‌ها نتوانست امیدم را کمرنگ کند. تنها یک بار با تمام وجودم غم را باور کردم و فکر کردم که زمین خوردم. قضیه بر می‌گردد به 13 سالگی‌ام؛ زمانی که پدرم را از دست دادم. دوره سختی بود اما حتی همین حس هم خیلی زود به یک امید تبدیل شد.




دو شنبه 21 آذر 1390برچسب:تو که چشمات خیلی قشنگه, :: 1:6 ::  نويسنده : من و همسرم       

مهرنوش و که حتماً میشناسین مگه نه ؟


"تو که چشمات خیلی قشنگه
رنگ چشمات خیلی عجیبه
تو که این همه نگاهت
واسه چشمام گرمُ نجیبه"

یه بنده خدای نویسنده ای به اسم فرزاد حسنی ( مجری تلویزیون نه ها!) تو وبلاگ خودش ببینین راجع به این خواننده چی گفته :

شب آخر است . خسته از میهمانی شبانه به خانه برگشته ایم . تلوزیون را روشن می کنم و کانال های ایرانی را جستجو می کنم . از روی کانال ها رد میشم . یهو برمی گردم عقب . یه چیزی نگهم می داره .یه ملودی خوب و گوشنواز. 

یه دختر سبزه و زشت با موهایی کوتاه وگلی قرمز بزرگ و بی ریخت در گوشه سرش و با پیراهنی آبی و شلواری سیاه، چتری سفید به دست گرفته . همه چیزش تکمیله . قیافه و ریخت و هیکلش همه چی تمومه دیگه . می گم ببین طرف چه جسارت و شجاعتی داره اومده خواننده بشه .

 

 


اما از اونجایی که همیشه از قدیم گفتن کوه به کوه نمیرسه ولی آدم به آدم میرسه !

این مهرنوش خانم خواننده سر از همون وبلاگ در آورده ! و کامنت گذاشته :

"سلام آقای حسنی
چه اتفاق جالبی بود که سر از اینجا در آوردم. اسم من مهرنوش است. همان دخترک سیاه و زشتی که با اعتماد به نفس، جسارت و شجاعتی که شما را به حیرت واداشته آمده و آواز می خواند. راستش درست نفهمیدم منظور شما از جسارت و شجاعت چه بود یعنی همه ی شما در طراحی چهره هایتان نقش داشتید و من کوتاهی کرده ام؟ یا اینکه دختری شبیه من احساس نباید داشته باشد؟نبایدبخواند؟نبایدعاشق باشد؟

در مورد لباس و چیزهای دیگری که شما را آزار داده است انتظار داشتم شما که اهل مطبوعات هستید بدانید که تمام تصمیمات با کارگردان است  نه من.خوب با این حساب از جانب خدا به خاطر چهره ام ازتان عذر خواهی می کنم. کسی تا بحال به من نگفته بود که دارم در دنیای پری رویان زندگی می کنم وگرنه حتمن جسارت نمی کردم که آواز بخوانم ."

 

و بعد هم این آقای نویسنده اینجوری مجبور به عذر خواهی شدن :

«فرزاد حسنی» که تلاش کرده است در این سه سال اخیر کمتر آزارش به جانداران و مخلوقات خداوند  حتی اشیا عالم برسد، به راحتی و با همین چند خط نوشته که شما را نیز در خواندنش سهیم کرده دل انسانی را شکسته و از این بابت بسیار متاسف است و در همین فضای اشتراکی از مهرنوش عذرخواهی می کند و صمیمانه آرزو می کند مهرنوش عذرخواهیش را در این دنیا بپذیرد و حلالش کند و حساب را به فردا روز قیامت وامگذارد.

 

جالبه بدونید مهرنوش توی این کلیپ باردار هم بوده!



دو شنبه 21 آذر 1390برچسب:بامزه,ماشین,, :: 1:1 ::  نويسنده : من و همسرم       

 

http://www.hamdardi.net/imgup/19427/1272040682_19427_4152ef3c90.jpg

 

نازی ................ آخه چرا داری اونو ازش میگیری؟
گناه داره خب ....

 

http://roozgozar.com/piczibasazi/animator-ofoghi/01/www.roozgozar.com-2098.gif
 

 

اینجا رو ببینید.... این 21 نفر میخوان همه با هم سوار این ماشین بشن یعنی در واقع بچپن!

 



 

این عکس، سحر قریشی و برادرشن:

اپلود سنتر عکس

اپلود سنتر عکس

عکسهای شهاب حسینی , جدیدترین عکس شهاب حسینی مهر 90 , شهاب حسینی و پسرش

شاهرخ استخری , عکس جدید شاهرخ استخری مهر 90 , نیما شاهرخ شاهی مهر ماه 90

ePatogh.CoM | پاتوق ایرانیان

ePatogh.CoM | پاتوق ایرانیان

 

عکس منتخب بازیگران زن و مرد ایرانی سری اول

 

عکس های منتخب بازیگران زن ایرانی

این پسرشه نازی چقد شبیشه :

عکس های منتخب بازیگران زن ایرانی

 

عکس های منتخب بازیگران زن ایرانی

 

عکس های منتخب بازیگران زن ایرانی

 

پانته آ بهرام,عکس جدید از پانته آ بهرام