درباره وبلاگ

سلام ، خوش اومدین به کلبه ی عاشقونه ی من و همسرم... این وبلاگ به رابطه ی خاص ما دو نفر محدود نمیشه اما تک تک مطالبش همیشه با عشق هر 2 مون انتخاب و به روز میشه . امیدواریم لحظات خوشی را در اینجا سپری کنید .
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ** ناب ترین های من و همسرم ** و آدرس nabtarinhayema.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 266
بازدید کل : 55049
تعداد مطالب : 146
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1


** اووووووووف**
گاهی اوقات همینی که هستی را دوست دارم وگرنه بهتر از این را همه دوست دارند ...
یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:ابراز علاقه,عشق,جالب, :: 10:0 ::  نويسنده : من و همسرم       



شنبه 19 آذر 1385برچسب:مردها,عشق,قلب, :: 22:30 ::  نويسنده : من و همسرم       

 

مرد ها در چار چوب عشق٬  به وسعت غیر قابل انکاری

 

نا مردند!

برای اثبات کمال نا مردی آنان٬  تنها همین بس که در مقابل قلب ساده و فریب خورده ی یک زن  ٬احساس می کنند مردند.  تا  وقتی که قلب زن عاشق نشده  ٬  عاجز تر از یک فقیر و گدا تر از همه ی گدایان سامره. پوزه بر خاک و دست تمنا به پیشش  گدایی میکنند اما وقتی که خیالشان از بابت قلب زن راحت شد  ٬  به یک باره یادشان می افتد که خدا مردشان  آفرید!!

و آنگاه کمال مردانگی را در نهایت نا مردی جست و جو میکنند...

  

(مرد از دیدگاه دکتر علی شریعتی...)

 



شنبه 19 آذر 1385برچسب:باران,عشق,تنها, :: 16:17 ::  نويسنده : من و همسرم       

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
 
غافلگیر شدیم...چتر نداشتیم ... خندیدیم، دویدیم، و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
 
دومین روز بارانی چطور؟

 
پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم...
 
سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود،
 
و سومین روز چطور؟

 

گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری،

 

 

چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد!
 

 

و چند روز پیش را چطور؟

 

به خاطر داری؟

The image“http://184.107.162.123/~blogfars/fotofiles/46947.jpg& rdquo;  cannot be displayed, because it contains errors.


که با یک چتر اضافه آمدی

 

و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم...

 

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم... تنها برو...

 
 

دکتر علی شریعتی

 

 

 



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 30 صفحه بعد