آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
** اووووووووف**
گاهی اوقات همینی که هستی را دوست دارم وگرنه بهتر از این را همه دوست دارند ...
شنبه 19 آذر 1390برچسب:, :: 1:14 :: نويسنده : من و همسرم
این تصویر مرغی که می بینید سر ندارد نه سر کاری است، نه چیستان است و نه کار فتوشاپ است. قضیه از این قرار است که مایک خروسی است که ابتدا قرار بوده کشته و خورده شود اما فردای روزی که سرش را قطع می کنند، او را زنده پیدا میکنند! به همین دلیل صاحب آن تصمیم میگیرد آنرا نکشد! مایک بدون سر زندگی جدید خود را شروع می کند و کلی مشهور می شود. صاحب سابقا بی رحم آن هم برای آب و غذا دادن به او از قطره چکان استفاده میکند. ![]() دلیل علمی اش هم این بود که قسمتی از مغز او هنوز سر جایش قرار داشت به همین دلیل می توانست اعمال حیاتی را را انجام دهد. خونریزی مایک به خاطر اینکه رگ اصلی گردنش قطع نشده و به دلیل خشک شدن محل قطع شدگی، متوقف شده است. البته مایک زنده نمانده، چون بعد از 18 ماه زندگی یک شب دچار حالت خفگی میشود و قبل از اینکه صاحبش راه گلویش را باز کند، می میرد. ![]() آخی ........ نازی حیوونه خدا ... صاحب بی رحمش خودت یک روز بدون سر میتونی زندگی کنی که اون حیوون خدا رو انقد زجر دادی ؟؟؟ شنبه 19 آذر 1390برچسب:, :: 1:14 :: نويسنده : من و همسرم
در واقع خانومها دوستان خوبی نیستن و واسه همین به همه، چه آقا و چه خانوم توصیه می کنم که دوستاتون رو منحصرا از بین آقایون انتخاب کنین !! شنبه 19 آذر 1390برچسب:, :: 1:14 :: نويسنده : من و همسرم
تو که درکم نمیکنی لااقل ظرفا رو بشور.
قهر بسه، وقتی اومدم خونه بغلم کن…لطفاً.
عزیزم صبح قشنگت بخیر. بدون صبحونه نری سر کار. چای بذار و صبحونهات رو درست کن. همه چیز توی یخچال هست. حاضر شد، من رو هم بیدار کن.
نیام خونه ببینم بستنیا تموم شده! من دیگه تحمل تو و این زندگی رو ندارم. میرم خونهی بابام. دنبالم هم نیا.
![]()
شنبه 19 آذر 1390برچسب:, :: 1:14 :: نويسنده : من و همسرم
فراموش کردنت برایم مثل آب خوردن بود!
از همان آب هایی که می پرد توی گلو و سالها سرفه می کنیم...
![]() |
|||
![]() |